«در 17 سپتامبر سال 1992 ساعت 11 شب دو مرد مسلح که ماسک بر چهره داشتند وارد یک رستوران یونانی به نام میکونوس در منطقه ویلمرسدورف برلین شدند و اتاق پشتی رستوران را با اسلحه اتوماتیک یوزی و لاما ـ اسپیشال رولور به رگبار بسته و 4 نفر از جمله صادق شرفکندی دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران را به قتل رساندند.»
با ضایعه فوت حضرت امام و روی کار آمدن اکبر هاشمی رفسنجانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی تغییرات شدیدی را تجربه کرد. رفسنجانی نیروهای تکنوکرات را در سطح وزیران بکار گرفت و کابینه خود را کابینه کار خواند. محور فعالیتهای دولت در این دوره بازگشت به آغوش نظام بینالملل با محوریت غرب و لیبرال-سرمایهداری بود. در عرصه سیاست خارجی رفسنجانی برای نخستین بار سیاست تنشزدایی را در پیش گرفت. بر همین مبنا بود که کشتار زائران ایرانی خانه خدا در عربستان سعودی بطور کامل نادیده گرفته شد و با سفر رفسنجانی به عربستان مناسبات دوستانه با جهان عرب احیا گردید. در پرتو همین سیاست بود که ایران نوعی گفتگوهای انتقادی را با اروپا آغاز کرد در حالی که اروپا چند سال پیش از آن در جریان جنگ تحمیلی با مسلح کردن عراق بر ضد ایران آشکارا به یک طرف متخاصم تبدیل شده بود. هاشمی بطور مرتب برای مقامات آمریکایی علامت میفرستاد که در صورت حل مساله اموال بلوکه شده ایران (که بطور طبیعی در دادگاه لاهه در حال حل و فصل بود) ایران حاضر است با آمریکا وارد مذاکره شود. در زمینه اوضاع داخلی کشور هم گفتنیها بارها گفته شده از مساله مانور تجمل و بحثهای فمینیستی و غیره.
رفسنجانی سیاست تبدیل مخالف به موافق را در پیش گرفت. بر این مبنا سیاسیون وزارت خارجه مدام در حال برگزاری جلساتی با سرمایهداران ایرانی بودند که پس از انقلاب اسلامی از کشور گریخته بودند. این جلسات بسیار ثمربخش بود چرا که با استراتژی مقامات غربی برای نفوذ دادن سرمایهداری به ایران منطبق بود و بالطبع از حمایت بینالمللی نیز برخوردار بود. این تلاشها تا جایی موفق بود که اصولگرایان سرمنشا تهاجم فرهنگی را (که سالهای پس از آن تا پیش از دوم خرداد ?? آماج اصلی رهبری قرار داشت) موج بازگشت خارجنشینان ارزیابی میکنند. اما سیاست تنش زدایی دارای یک بال سیاست داخلی نیز بود. در این راستا مقامات ایرانی تلاش کردند با نیروهای اپوزیسیون برانداز وارد گفتگو شوند و آنها را وارد سیستم کنند. تا پیش از آن برخورد ایران با گروهکهای کرد برخورد نظامی در ادامه درگیریهای خونین اوایل انقلاب در کردستان بود. اما با آغاز سیاست تنشزدایی سیاست فوق تغییر کرد.
ایران پیشنهاد گفتگو داد و طبعا حاضر بود درجاتی از حل اختلاف را بپذیرد و به دشمنیها پایان دهد. شاید همانطور که نهضت آزادی مطرود امام خود را آماده ورود مجدد به عرصه سیاست میساخت برای کردها هم چنین فرصتی با درجهای محدودتر وجود داشت. سیاست جدید جمهوری اسلامی تنشهای زیادی در درون گروهکهای خارج نشین ایجاد کرد. گروهی سرسختانه مخالف هر گونه تماس با جمهوری اسلامی و خواهان مبارزه مسلحانه با نظام بودند و گروهی دیگر به این گفتگوها متمایل شدند. با وجود مخالفتهای شدید سرانجام دیپلماتهای ایرانی موفق شدند برای نخستین بار ترتیب یک قرار ملاقات میان نمایندگان ایران با سران برخی از گروهکها را در رستوران پاتوق ایرانیها بنام میکونوس بدهند. در صورت انجام این دیدار دیپلماسی تنش زدایی ایران (فارغ ازین که با آن موافق باشیم یا نه) به پیروزی بزرگی دست مییافت اما این چنین نشد .... میز مخصوص در اتاق پشتی رستوران رزرو شده بود و سران گروهک مورد نظر در آنجا منتظر نماینده ایران بودند که ناگهان .....
پیامد حادثه میکونوس سیاست تنش زدایی ایران که تا آن روز به موفقیتهای زیادی دست یافته بود یکباره بشدت شکست خورد. ایران در عرصه بینالمللی منزوی شد و اوضاع تا حدی پیش رفت که این بار خاتمی دستیار زمان جنگ و صلح رفسنجانی (رییس شورای تبلیغات جنگ و وزیر ارشاد بعدی) مجبور شد سیاست تنشزدایی را بار دیگر از موضعی بسیار پایینتر و با فروتنی بسیار بیشتر از سر بگیرد. گویی که این بار هم شکست خورد.
|